داستان ضرب المثل عاقل نکند تکیه به دیوار شکسته داستان عاقل نکند تکیه به دیوار شکسته انشا عاقل نکند تکیه به دیوار شکسته عاقل نکند تکیه به دیوار شکسته یعنی چه انشا در مورد عاقل نکند تکیه به دیوار شکسته گسترش مثل نویسی عاقل نکند تکیه به دیوار شکسته داستان درباره عاقل نکند تکیه به دیوار شکسته گسترش عاقل نکند تکیه به دیوار شکسته

انشا در ادامه مطلب

 

گسترش مثل صفحه 93 نگارش دوازدهم عاقل نکند تکیه به دیوار شکسته

دیواری که شکسته باشد تکیه کردن به آن یعنی دیوانگی چرا چون تکیه کردن به دیواری که شکسته است باعث می‌شود که خود فرد نیز مثل همان دیوار بریزد. انسان باید همیشه عقل خود را به کار بگیرد و همانگونه که می گویند چون عقل نباشد جان در عذاب است نیز مصداق همین مثل است.  انسانی که عقل است و عقل خود را به کار میگیرد و از عقل خود پیروی می‌کند همیشه کاری را انجام می‌دهد که این باعث همیشه عقلانی ترین کار را سعی می‌کند انجام دهد. تکیه بر دیوار شکست یعنی مثلاً شما بخواهید به یک فردی که معتاد است اعتماد کنید و با او مثلا در یک کار شریک شوید چون شخص معتاد مثل دیوار شکسته ایست که هر لحظه امکان ریختن آن وجود دارد . فرد معتاد به دلیل مریضی که دارد و نمی تواند بر نفس خود غلبه کند همیشه به دنبال مواد مخدر می رود.

 اگر شما به دیوار این شخص تکیه کنید مسلماً ضرر خواهید کرد چرا چون مثلا فرد پس از مدتی دوباره به سمت مواد خواهد رفت و هر چقدر پول در بیاورد صرف کشیدن مواد خواهد کرد و از آن طرف اگر پول هایش تمام شود از پول‌هایی که در این کار شما شریک شدید استفاده خواهد کرد  و در نتیجه شما هستین که ضرر می کنید. فردا به زمانی که بخواهد با کسی شریک شود ابتدا سابقه او را در می آورد سپس از چند نفر مشورت گرفته و پس از آن به سراغ شراکت با آن فرد خواهد رفت پس در نتیجه عاقلانه تر این کار را انجام داده و آن کسی که کار عاقلانه ای نکرده ضرر خواهد کرد. توصیه من به شما عزیزان این است که در همه امور و کارها سعی کنید و با توجه به عقل تان تصمیم بگیرید نه با توجه به دلتان و سعی کنید همیشه عاقلانه ترین کار را انتخاب کرده و آن را انجام دهید

 

انشا دوم

مقدمه : انسان با ویژگی داشتن عقل و اراه از سایر موجودات متمایز می شود اما گاهی انسان ها از ویژگی داشتن عقل به خوبی استفاده نمی کنند.

بدنه : هرانسانی در طول مسیر زندگی خود با موانع بسیار زیادی مواجه می شود که باید با درایت و عقل خود این موانع را کنار بزند و از آسیب های مسیر به تکیه گاه هایی که برایش سودمند هستند ، پناه ببرد. اما گاهی انسان از لغزش های مسیر هراسان شده و تصمیمی اشتباه اتخاذ نموده و پا در مسیری غلط گذاشتهو نه تنها به تکیه گاه های امن مراجعه نمیکند بلکه به سمت کسانی یا چیزهایی می رود، که نه تنها به او یاری نمی رسانند بلکه او را در چاه هایی عمیق تر از چاله ای که در آن است می اندازنند. برای مثال تکیه بر پول ، ثروت ، دوستان نا سالم و…. عاقبتی جز سردرگمی ندارد. در واقعا تکیه کردن بر این چیزها مانند تکیه کردن بر دیوار شکسته می ماند که شاید گاهی سودمند باشد اما در اکثر مواقع دیوار روی سر انسان آوار شده و به او بسیار آسیب می رسانند. حتی اگر آسیب نرسانند بازهم تکیه گاه مناسبی نیستند.

نتیجه : در زندگی تنها تکیه گاه مناسب برای انسان خداوند متعال است که تکیه کردن بر او هرگز موجب آسیب رسیدن به انسان نخواهد شد.

 

 

انشا سوم

مقدمه : منظور این است که انسان عاقل باید هر کار و‌عملی را براساس تعقل و تفکر انجام دهد و هیچگاه بدون فکر و اندیشه عمل نکند و به اصطلاح بی گدار به آب نزند.

بند اول : همانطور که میدانیم در میان تمام موجودات تالم هستی تنها انسان است که دارای قدرت تفکر و تعقل می باشد بدین سبب است که انسان نسبت به سایر موجودات جهان دارای برتری می باشد. حال که مه انسان ها دارای چنین مزیتی هستیم باید از آن استفاده کنیم و این نعمت خداوندی را درست به کار ببریم و در راه درست قدم برداریم.

بند دوم : برخی انسان ها از قدرت تفکر خود به شکل های ناصحیح استفاده میکنند در راه هایی که به تباهی ختم میشود قدم میگذارند و همراهان خود را از بین افرادی انتخاب میکنند که گاهی سلامت اخلاقی ندارند و به آنان تکیه میکنند و این درصورتی است که نمیدانند برباد تکیه کرده اند.

نتیجه گیری : در پایان نتیجه میگیریم که انسان عاقل و با شعور در تمام کارهایش بر اساس عقل و شعور و تجربه تصمیم میگیرد و بدون فکر و تامل هیچ کاری انجام نمیدهد به اصطلاح به دیوارشکسته تکیه نمیزند